وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    نگاه جزیره ای به مقوله فرهنگ  

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 29 آبان 1404 8 0
    سرمقاله 29 آبان 1404 اسماعیل عسلی نگاه جزیره ای به مقوله فرهنگ
    این روزها سخن از کاهش آمار کتابخوان ها نقل مجالس هنری و ادبی و دغدغه ی مشترک تمامی کسانی است که در حوزه های علمی و آموزشی میدان داری می کنند . مبنای داوری پیرامون این مسئله پایین بودن تیراژ کتاب ها ، فروش نرفتن کتاب های چاپ شده ، کم سوادی نوجوانان و جوانان و روی آوردن کتابفروشی ها به عرضه ی کالاهای دیگر در کنار کتاب است . بی رغبتی نویسندگان و شاعران به انتشار آثارشان به دلیل گرانی قیمت کاغذ و هزینه چاپ را نیز می توان در این مسئله دخیل دانست هر چند باید در نظر گرفت که با توجه به گرانی های زنجیره ای ، دور از انتظار نیست که اقلام فرهنگی به تدریج از سبد خرید خانواده ها حذف شود . کما این که وضعیت گیشه سینماها ، تئاتر و گالری های هنری هم بهتر از کتاب نیست .
    کسانی که به دنبال دلایل این وضعیت هستند در وهله ی اول بر رویکرد عموم مردم به فضای مجازی و تغییر سبک زندگی انگشت می گذارند که در پیوند با این مسئله بحث عدم رعایت مالکیت معنوی نیز به چنین وضعیتی دامن می زند .
    موضوع دیگری که نباید مورد غفلت قرار گیرد بی توجهی به ذائقه ی عمومی است که با نهایت تاسف مدتی است رو به افول گذاشته است به طوری که فروش خوب برخی از کتاب ها و فیلم های سینمایی با بن مایه طنز و موضوعات سخیف موید این ادعاست .
    کسانی که نگاه ریشه ای به موضوع کتابخوانی دارند بر این باور هستند که نهال علاقه به کتاب باید در کودکی کاشته شود به همین دلیل تمرکز بر عرضه ی کتاب های جذاب و مناسب با ذائقه ی کودکان را مورد تاکید قرار می دهند .
    تردیدی نیست آنچه می تواند مشوق کودکان برای روی آوردن به کتابخوانی داشته باشد ، هماهنگی بین مدرسه ، خانواده و اجتماع است که شکاف بین نسلی مانع از تحقق این امر می شود . ضمن این که همواره بین کتاب هایی که در مدرسه به کودکان توصیه می شود و کتاب های مورد نظر خانواده ها تفاوت هایی از نظر کیفیت و محتوا وجود دارد .
    موضوع دیگراین است که وقتی محتوای دیداری و شنیداری تولیدات فرهنگی جذابیت بیشتری نسبت به کتاب داشته باشد ، کودکان به آن سمت مایل می شوند . متاسفانه جذابیت بالای بازی های رایانه ای بخش قابل توجهی از وقت کودکان را می گیرد تا آنجا که حتی اگر به آنها اجازه داده شود در مدرسه و خانه و میهمانی ها هم دنبال آن را می گیرند که دستاورد زیادی هم برای آنها ندارد .
    در گذشته کودکان از طریق مطالعه ، درست نوشتن ، درست خواندن و نحوه ی صحیح تفکر را می آموختند در حالی که بی در و پیکر بودن فضای مجازی مجالی برای تشخیص درستی از نادرستی ایجاد نمی کند و بازی های کامپیوتری هم با تزریق هیجانات کاذب که با تحرک بدنی همراه نیست ، کودکان را خلوت گزین کرده اند به طوری که در خوش بینانه ترین حالت به دنبال هم سن و سالان خود می گردند تا تیم آنها برای بازی کامل شود و تنوع تولیدات سرگرم کننده در چنین عرصه ای به اندازه ای زیاد است که روی درس خواندن و تربیت پذیری آنها نیز تاثیر منفی گذاشته و ما شاهد ظهور نسلی هستیم که معلمان و دبیران قادر به برقراری ارتباط هدفمند با آنها نیستند . وقتی آثار منفی ناشی از پدیده ی تک فرزندی را در کنار دلمشغولی های روزآمد کودکانه می گذاریم به نتایج تاسف باری می رسیم که سر در آبشخور احساس تنهایی کودکان دارد .
    مشکل دیگری که نباید مورد غفلت قرار گیرد ناهمسویی نهادهای موازی کار فرهنگی است به این معنا که اگر کتاب های منتشر شده ظرف یک سال را مورد مطالعه قرار دهیم نمی توانیم اثری از هدفگذاری مشترک را در آنها شاهد باشیم و این در حالی است که انتظار می رود دانشگاهها ، آموزش و پرورش ، فرهنگسراها ، ناشران ، و نویسندگان در تعاملی هدفمند با یکدیگر پس از نیازسنجی بر اساس برنامه های توسعه ای در عرصه فرهنگ در خصوص چگونگی تولید محتوا به تفاهم برسند . برای نمونه در شرایطی که بسیاری از کشورهای توسعه یافته پس از رواج فضای مجازی و احساس وظیفه برای حراست از خط و زبان و فرهنگ خود مشغول هماهنگ سازی نهادهای فرهنگی برای مبارزه به هجمه های فرامرزی هستند ما هنوز اندر خم یک کوچه بر سر گرانی کاغذ ، هزینه چاپ ، حذف اقلام فرهنگی از سبد خرید خانواده ها و ...مشغول چانه زنی هستیم و نتوانسته ایم در بحث اولویت بندی موضوعات مبتلابه اجتماعی و فرهنگی به نقطه ی تفاهم برسیم و در سطح مانده ایم و از عمق غافل شده ایم.
    از این رو به نظر می رسد اگر در راستای اصلاح شیوه ی بودجه بندی و کوچک سازی دولت و کاهش هزینه های جاری ، تمامی فعالیت های فرهنگی را در یک نهاد پاسخگو متمرکز کنیم و موسسات برساخته ای که به نوعی رفتار باجخواهانه خو گرفته اند را به حاشیه برانیم ، دست دولت برای تقسیم بودجه و امکانات فرهنگی به اندازه ای باز می شود که می تواند در عرصه ی فرهنگ کاری از پیش ببرد . متاسفانه در حال حاضر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزرات آموزش و پرورش و وزارت علوم که ملزم به دفاع ازعملکرد و هزینه کردهای خود هستند از بضاعت مالی فراخور فلسفه ی وجودی خود برخوردار نیستند در حالی که بسیاری از موسسات فرهنگی بدون این که پاسخگوی عملکرد خود باشند مانند غده ای سرطانی بر بدنه ی بودجه و برنامه های توسعه ای چسبیده اند و اجازه نمی دهند که نهادهای رسمی و پاسخگو میدانی برای جولان داشته باشند . نگاه جزیره ای به مقوله ی فرهنگ به طوری که نهادها و موسسات فرهنگی بی در رو پیکر بی توجه به سوگیری سایر نهادها و وزراتخانه ها راهی متفاوت را دنبال می کنند و در اغلب موارد نیز نتیجه ی تلاش های نهادهای شناخته شده را خنثی می کنند ، ما را به جایی نمی رساند.
    شماره روزنامه:8478
    این مورد را ارزیابی کنید
    (0 رای‌ها)
    آخرین ویرایش در چهارشنبه, 29 آبان 1404

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.