آب که فلاسفه آنرا ماده المواد نامیدهاند، حیات همه جانداران به آن بستگی دارد. این وابستگی تا به آنجاست که آدمی چه به لحاظ نوشیدنی و چه از جهت پاکیزگی سخت به آن نیاز دارد. بیشتر آثار تمدنی گذشته را باید در کنار رودخانهها و رودهای بزرگ جستجو کرد، اکثر شهرهای بزرگ نیز در کنار دریا یا رودها پدید آمدهاند.
برای ذخیرهسازی آب، سدها و آبراههایی در گذشته بنا شدهاند که آثاری از آنها باقی است مانند بند امیر در مرودشت فارس که به عضدالدوله دیلمی نسبت داده میشود.
حفر قناتها برای جاری ساختن آب به سمت مزارع و شهرها نیز یکی دیگر از ابتکارات انسان به ویژه در ایران بوده است.
گستردگی شهرها و رشد جمعیت از یک سو و از دیگر سو پیشرفتهای پزشکی و بهداشتی، مصرف آب را بیش از گذشته افزایش داده است، پیشرفتهای صنایع به ویژه صنایع آببر مانند پتروشیمی و فولاد و امثالهم نیز در مصرف آب گوی سبقت را از دیگر صنایع ربودهاند.
در ایران پس از انقلاب اسلامی به دلائلی چند آب بیشتری نسبت به گذشته مصرف شده و در پی آن سدها، آبگیرها و چاههای عمیقی نیز حفر شدهاند که در خشکاندن قناتها و چشمهها بیتأثیر نبودهاند.
نخست اینکه جمعیت ایران از حدود 30 میلیون نفر هم اینک به بیش از 80 میلیون نفر رسیده است که بالطبع به مصرف آب بیشتری نیاز دارند.
دو دیگر آنکه صنایع آببر بیشتری ایجاد شده و تولیدات کشاورزی و صنعتی و خدماتی افزونی نسبت به گذشته فعالند که هر یک به نوعی آببرند.
از آن گذشته رودهایی که از کشورهای همسایه به سمت ایران جاری بودهاند مانند رود هیرمند در افغانستان یا راه آنها به سمت ایران به طور کلی بسته شده و یا روی آنها سدهایی زده شدهاند که آب کمتری نسبت به سالیان گذشته به ایران میرسند.
گرم شدن هوا به دلیل سوختهای فسیلی که کل مناطق مختلف زمین را به تبخیر آب و خشکی هوا تهدید کردهاند نیز یکی از دیگر تغییرات آب و هوایی را دامن زده که شاهد کمبارانی یا بیبارانی مناطقی در روی زمین از جمله ایران هستیم و یا طوفان و بارانهای سیلآسایی که اخیرا در کشورهایی مانند ویتنام، فیلیپین، اندونزی، پاکستان و امثالهم موجب خسارات جانی و مالی بسیاری شدهاند.
خشکسالیهای چند ساله اخیر نیز مزید بر علت شده به گونهای که آب بعضی از سدها از جمله سدهایی که آب مصرفی شهر بزرگ تهران را تأمین میکنند به سقف 15 درصد رسیدهاند و بیم آن میرود که به قول رئیس جمهور دکتر پزشکیان اگر باران نبارد تا 15 روز دیگر تهران باید تخلیه شود.
خشکسالیهای غافلگیرکنندهای که به اما و اگرهای چندی در تحلیلهای خبری نیز رسیده به قول سعدی هنوز بدر مردم را هلال نکرده و آنچنان نبوده که در کوه سبزه نباشد و در بوستان شخ. اما تفاوت زندگی مردم امروز با مردم زمان سعدی نسبت به وابستگی به آب بسیار زیاد است و نحوه مصرف و وسائل و تجهیزات آبرسان هم به گونه گذشتههای دور نیست. تا صد سال قبل در همین شیراز خودمان در بسیاری از خانههای بافت قدیم چاه آب بوده و یا آبانبارهایی که مردم از آن استفاده میکردهاند و چون جمعیت بسیار کمتری در شهرها مقیم بودهاند جویهایی که آب روان را به بعضی از باغها و بوستانها و یا خانهها میرساندند و حوض و آبانبارها را پر میکردند پیوسته جاری بودند اما مثل آبهای داخل لوله، بهداشتی نبودند. به همین دلیل عدهای از مردم بویژه بچهها در اثر مسمومیت با آب میمردند و موجب بیماریهای مسری میشدند.
امروز سئوالی که برای دولتمردان و مردم در اذهان جاری است این است که چه باید کرد؟ قبلا هم در یکی از نوشتارها متذکر شدم: در سال 1374 محمد جهرمی استاندار وقت فارس در یک سخنرانی که در سالن اقبال لاهوری بیمارستان نمازی شیراز برگزار گردید و خبر آن رسانهای شد گفت: 20 درصد لولههای آبرسان شیراز به علت پوسیدگی و قدمت نشت آب دارند و من در صددم که این لولهها تعویض و بازسازی شوند. در مورد پخت نامطلوب نان هم گفت که باید نان همانند دیگر کشورها به صورت پخت انبوه توسط کارخانجات نانپزی تهیه و برای خرید نان، مردم به سوپرمارکتها مراجعه کنند تا شاهد صف در مقابل نانواییها نباشیم و یا اینکه به علت بارش برف و قطع برق مردم بیآب و نان نمانند از آنروز تا به امروز 30 سال میگذرد اما هیچ وقت سخنان آن استاندار تاکنون عملی نشده است و برعکس لولههای آبرسان زیرزمینی در شهر شیراز پوسیدهتر شدهاند و هدررفت آب بیشتری را از آنها شاهدیم.
نکته دیگر اینکه فرهنگسازی برای صرفهجویی در آب نشده است و مردم هنوز به همان روال گذشته از شیرهای آب بیمحابا استفاده میکنند و اتومبیل و حیاط و سایر وسائل را با آن شستشو میدهند. برای آبیاری بعضی باغچههای شهر هم از همین آب تصفیه شده استفاده میشود. هنوز اقدامی اساسی برای تصفیه آب فاضلابها نشده است. اگر روند استفاده از آب تغییر کند و مردم به اهمیت آب و مشکل تهیه آن که ناشی از کمبارانی و خشکسالی است توجه کنند میتوان تا 50 درصد مصرف آب را کاهش داد.
جنگ آب دیرزمانی است شروع شده است شاید ما صدای آن را نشنیدهایم باید آن صدای بیصدا را زودتر میشنیدیم اما هنوز هم دیر نشده تا فرصت باقی است قدر آب را بدانیم زیرا در کنار فرات نیستیم.
مدیریت آب کار هر کس نیست. آدم وارد باتجربه و متخصص باید در رأس امور آب باشد تا بداند چه کند.
والسلام