وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    آنچه می ماند  

    توسط اسماعیل عسلی / سردبیر روزنامه عصرمردم 11 آذر 1404 12 0
    سرمقاله 11 آذر 1404 اسماعیل عسلی                  آنچه می ماند
    طبیعت ، زن و مرد را مکمل یکدیگر بار آورده به طوری که یکی اهل ناز است و دیگری نیاز ، یکی جزئی نگر است و دیگری کلی نگر ، یکی عاطفه ای قوی دارد و دیگری نگاهی فیزیولوژیک ، یکی اهل تشریفات است و دیگری نه چندان ، مردها استقلال طلب و زنان به دنبال حامی و تکیه گاه هستند ، زنان رابطه گرا و مردان هدفگرا هستند ، زنان نفوذ پذیر و مردان به دنبال نفوذ و حفظ قدرت ، زنان با حرف زدن فشارهای روحی خود را تخلیه می کنند و مردان واکنش های دیگری در برابر فشارهای روحی دارند ، زنان قدرت بیشتری نسبت به مردان برای تحمل درد و رنج دارند و در انتخاب سخت گیر هستند ولی مردان با سرعت بیشتری تصمیم به انتخاب همسر می گیرند و به همین ترتیب با نکته بینی می توان تفاوت های دیگری را نیز کشف کرد اما این تفاوت ها در صورتی که توسط زن و مرد درک شود و به رسمیت شناخته شود به جای این که به رودررویی و هرزروی نیروی دو طرف بیانجامد می تواند برآیند نیروها را افزایش دهد . در واقع می توان گفت که آنچه به عنوان تفاهم از آن سخن می گوییم سر در آبشخور پذیرش این تفاوت ها دارد . بی تردید در جوامع سنتی که زنان به ابراز تمایلات درونی خود خو نگرفته اند و طرح برخی مسائل را خط قرمز تلقی می کنند ، مسکوت ماندن خواسته هایشان زمینه ساز کج خلقی و نشوز و ناسازگاری می شود و زمانی که ناسازگاری ها به پرده دری و رودررویی های لفظی و فیزیکی می انجامد ، نزدیک کردن دوباره آنها به یکدیگر دشواری های خاص خود را دارد و این مسئله چیزی نیست که مختص جامعه ما باشد ولی راه حل هایی که در جوامع گوناگون برای عبور از چنین مشکلاتی پیشنهاد می شود ، یکسان نیست .
    شاید علت این که جامعه ی ایرانی در حال حاضر بیشترین چالش ها را در حوزه ی خانواده تجربه می کند به عبور ناگزیر ما از سنت به تجدد و تغییر سبک زندگی بازمی گردد . گره خوردگی برخی از مسائل به نگاه مردسالارانه از یک سو و اشتیاق زایدالوصف دختران و زنان برای از هم گسیختن مناسبات مبتنی بر سنت از سویی دیگر همزیستی زن و مرد را با چالش هایی جدی روبرو کرده است . ناگفته پیداست که ما نمی توانیم تمامی سنت های ریشه دار را نفی کنیم و نه می توانیم بر روی برخی از سنت های غلط صحه بگذاریم .
    زنان واقع گرا که در سایه ی مطالعه و فهم عمقی مسائل به درجه ای از تعادل رسیده اند ، تفاوت ها را می پذیرند و در برابر تبعیض ها مقاومت می کنند اما برخی از زنان و دختران با هر گونه قانونی که مبتنی بر لحاظ شدن تفاوت هاست مخالفت می کنند و اقلیتی از زنان نیز احساس می کنند که محکوم به پذیرش انواع ناروایی ها اعم از این که مبتنی بر تفاوت و یا تبعیض باشد ، هستند .
    از جمله باورهای ناروا ، وابسته دانسته رفتار زن به مرد است . بر این اساس گروهی معتقدند که از طریق تحریک حس غیرت ورزی مردان می توان رفتار زنان را تنظیم کرد در حالی که چنین رویکردی اساسا به گونه ای توهین به شخصیت زن است و این شیوه با توجه به افزایش سطح دانش و آگاهی زنان نسبت به حقوق خود ، دیگر کارکرد گذشته خود را از دست داده و رفتاری ابلهانه توصیف می شود .
    باور نادرست دیگر این است که برخی تصور می کنند با کاستن از میزان حضور زنان در اجتماع و خانه نشینی آنها می توان با آنچه به زعم آنها ناهنجاری تلقی می شود ، مبارزه کرد و این در حالی است که با حذف نقش زنان در پیشبرد امور جامعه در حوزه های گوناگون ، حتی مطالبات به اصطلاح ارزشی طیف های طرفدار چنین دیدگاهی نیز بر زمین می ماند .
    از جمله راه های به میدان آوردن زنان در عرصه های گوناگون به رسمیت شناختن حقوق و توانایی های آنهاست . میل به دیده شدن در زنان تنها به مسائل عاطفی محدود نمی شود بلکه آنها می خواهند در تمامی عرصه ها دیده شوند و این چیزی نیست که با منش انسانی ، رویکردهای فطری و حتی نگاه دینی مغایرت داشته باشد .
    رعایت نسبیت ها و توجه به اقتضای زمانه که برخی نگرش های انعطاف گریز را حاشیه نشین و دفن کرده ، می تواند به ما برای پذیرش بسیاری از واقعیت ها یاری رسان باشد.
    زمانی بود که حتی در غرب ، زنان دیده نمی شدند و به حساب نمی آمدند و وضعیتی به مراتب رقت بارتر از زنان در شرق اسلامی داشتند اما به تدریج پذیرفتند که میدان داری زنان در عرصه های گوناگون الزاما به معنای فاصله گرفتن آنها از خصلت های زنانه نیست . بنابراین هر گونه تلاش برای خانه نشین کردن زنان نه توجیه عقلانی دارد و نه توجیه اقتصادی .
    دختران ایرانی در ریاض 31 مدال رنگارنگ کسب کردند و درخشش آنها در حدی بود که بدون حضور آنها ایران در رتبه سوم این دوره از مسابقات قرار نمی گرفت در حالی که اگر همین مسابقات در 30 سال پیش برگزار می شد ، محدودیت های فاقد توجیه عقلی چنین توفیقی را از آنها سلب می کرد . در حال حاضر لوکوموتیو قطار مطالبات زنان و دختران به گونه ای به حرکت درآمده و شتاب گرفته که هر مانع غیرعقلانی را از سر راه خود برمی دارد .
    با این وصف ، آنچه می ماند تجدید نظر در طرح ها و برنامه هایی است که با پیوست جنسیتی مبتنی بر تبعیض (و نه تفاوت ) ، ایستا و نه توسعه گرا ، دورنمایی غبارآلود از آینده ی زنان ترسیم می کند.
     
     
     
     
     
     
     
     
    شماره روزنامه:8487
    این مورد را ارزیابی کنید
    (0 رای‌ها)
    آخرین ویرایش در سه شنبه, 12 آذر 1404
    « از نماز تا آواز  

    موارد مرتبط

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بازگشت به بالا

    آرشیو روزنامه

    Ad Sidebar
    Ad Sidebar-3