وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    بانوي مقاومت

    توسط محمد عسلی/ مدیرمسئول روزنامه عصرمردم 29 آذر 1399 686 0
    سرمقاله محمد عسلی 30 آذر 1399      بانوي مقاومت

    آفتاب تموز صحراهاي سوزان را بارها به جان خريدي و از زماني که چشم گشودي افق باز آسماني نوراني را در شب هاي مهتاب پيش رو داشتي و طعم شمشيرهاي آخته را بي آنکه زخمي در بدن داشته باشي چشيدي به هنگامه هجوم خيل لشکري که دلوهاي آب شور را از دست يکديگر مي ربودند و به يکديگر تازيانه مي زدند.
    تو بودي که پدر را در اوج شجاعت به قهرماني شناختي و در عروج صبر و مقاومت در آسمانها ديدي وقتي که سر در چاه مي کرد تا گريه آغاز کند و هم نفسي نبود تا بشنود که دردهاي پدر جز آن مرهم حلم دوا نبود.
    و ديدي که چگونه مدعيان اسلامخواهي به حيله و دروغ ، قرآن بر سر نيزه کردند تا قمار باخته را به برد تبديل کنند، خانه نشيني پدر را و هم درد مرگ آور مادر را با تمام وجود حس کردي تا از آغاز بيداري آب گوارايي از گلويت پائين نرود و غذاي کاملي به دهانت نرسد. هرچند فرزند خليفه مسلمين بودي ، آن مردي که شجاعت و تقوي و عدالت و عبادت را بازوان و دست هاي پرواز به دعا بود و چه نيک آموختي که توانستي خيانت همسر برادر را که امام و پيشوايت هم بود از سر بگذراني و تلخي زهر قتال غذاي مسمومي که برادر را از تو گرفت به شيريني تقدير پيوند زني.
    و چه سخت تحمل کردي فريب معاويه در صلح با امام حسن(ع) که جز آن مصلحت نبود براي حفظ دين پيامبر(ص).
    اينک زمان آن رسيده تا شکوفا شوي و گل غنچه هاي درخت وجود و هويت تو به بار نشينند در مصافي که تمامي اهل بيت مقابل تمامي کفر ايستاده اند در کربلا.
    تنها تو بودي که زيبا ديدي و حماسه برادر و برادرزاده ها را و هم عباس آن دلاور قهرمان که رفت آب آورد خود آب شد به زلالي صداقت و به وفاداري ديانت و به آزموني در اخلاص ، چه ماه کاملي که در شط عشق غروب کرد و افق برادري را رنگي از خون پاشيد.
    اي زينب! صبوريت قبله گاه صابرانست و شجاعت و زبان آوري ات کعبه حق طلبان و افتخار زنان مسلمان براي تمامي تاريخ گذشته و حال زماني که فرياد زدي: «ما رأيت الا جميلا»
    آن روزها از پي هم رفتند. روزهاي شهادت و شجاعت و عشق و الفت و تنهايي و بي کسي و غربت و قرابت هايي که از هم گسستند زماني که اوراق تاريخ اسلام با خون نوشته شد و ستمگري ها و ستم پيشگي ها نتوانست طوفان شود و آن را از ميان بردارد. سيلي شود آن را بشويد و آتش شود آن را بسوزاند...
    آن يادها و يادآوري ها انقلابي شدند مقابل ظلم مستکبران و دودمان جنايتکاران را به باد دادند.
    اي کاش بودي و مي ديدي که چگونه آن قاتل هاي شرور قصاص شدند در حال بزدلي و فرار.
    اي کاش بودي و مي ديدي که يزيديان از ميان رفتند و خاطره اي جز لئامت و پستي و زشتي و ناپاکي از آنان باقي نماند. اما از نام شما و نام تو و نام حسين(ع) نور و زيبايي و حميت و دينداري و عشق و پاکي به يادگار ماند.
    نام تو زيبنده نام زنان، دختران و مادران و همسران ماست و تمامي مسلميني که به دنبال زينت دادن به هويت دخترانند
    نه فقط نام تو که انديشه و باور تو و شجاعتي که در مقابل يزيد از خود بروز دادي در شرايطي که هيچ ياوري جز خدا نداشتي و تو تنها بودي تنهاي تنها ، از آن تنهايي بود و باور جمعي که داشتي به چنين مقامي رسيدي. همان روز هم يزيد با تمامي فکر کورش دانست که چه قدر زنده اي و دانست که ستم ستمگران جيره خوارش در طول راه اسارت و بدمنشي آنها در جنگي نابرابر و شماتت کوردلانش در رنجي که به تو و همراهانت دادند و آن همه کشتار مظلومانه هيچ کدام نتوانستند در اراده آهنين تو تأثير بگذارند.
    و همان شد که بانوي مقاومت شدي، مقاومتي کم نظير که نه ، بي نظير از زني با آن همه بلايا و مصيبت ها که از آغاز تولد تا به هنگامه سير الي الله به ظهور و ثبوت رسيد.
    نامت نه فقط ورد زبانهاست که تکيه گاه قلب هاست.
    والسلام

    شماره روزنامه:7085
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در شنبه, 29 آذر 1399

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.