43 سال از انقلاب اسلامي ايران مي گذرد اما هنوز ناشناخته مانده و هرکس با هر بينشي اين انقلاب را تفسير و تحليل مي کند. حجم وسيع نقدها و مخالفت ها از شبکه هاي فارسي زبان بيگانه درباره انقلاب اسلامي تاکنون درباره هيچ انقلاب و کشوري سابقه نداشته است. تحريم ها و تهديدها نيز بر عليه جمهوري اسلامي نسبت به هيچ کشوري در حجم و هزينه ها چه از جانب بلوک غرب و چه بلوک شرق بي سابقه است. درخصوص تأثيرگذاري بر انتخابات آمريکا نيز تا به آن حد بوده که مي توانسته در کسب آراء براي نامزدهاي انتخاباتي بسته به موضع آنها تأثيرگذار باشد به گونه اي که کارتر رئيس جمهور اسبق آمريکا به علت عملکردش در موضع گيري ها و به ويژه اسارت 444 روزه کارکنان سفارت آمريکا در ايران و ناتواني وي در آزاد کردن آنها در دور دوم رأي نياورد و ريگان رقيب او از حزب جمهوري خواهان انتخاب شد و بقيه ماجرا که جريان ايران گيت را در پي داشت.
انقلاب اسلامي ايران تمامي رؤساي جمهور آمريکا را در عملي شدن مخالفت هايشان با نظام جمهوري اسلامي ناکام گذاشت که شاخص ترين آنها فشار شديد ترامپ و تحريم هاي کمرشکن وي بر عليه ايران بود.
از طرف ديگر دو کشور مقتدر نظامي و اقتصادي مانند چين و روسيه را بر عليه آمريکا متحد ساخت و معادلات سياسي آمريکا و متحدانش را در منطقه به هم زد و موجب تغييرات وسيع در کشورهاي نفت خيز خاورميانه گرديد. به گونه اي که آمريکا و تمامي متحدان عضو ناتو از جمله ترکيه با اعزام نيرو به سوريه خواهان کناره گيري بشار اسد رئيس جمهور سوريه بودند و سالها براي تحقق اين هدف جنگيدند اما با حضور مجدانه ايران و روسيه در اين مصاف نه تنها بشار اسد ماند و سوريه به سرنوشت مصر گرفتار نشد بلکه در کم سابقه ترين نبرد اعراب و اسرائيل خار چشم اسرائيل شد و در موضع سياسي خود استوار ماند.
در تحولات نظامي و اقتصادي کشورهاي خاورميانه نقش بي بديل ايران و انقلاب اسلامي به گونه چشمگيري کشورهاي عربي را بر آن داشت تا متحدا بر عليه ايران موضع بگيرند اما در طول زمان نادم و پشيمان راه بازگشت را انتخاب کردند.
کشورهاي روسيه و چين در اختلافاتي که با آمريکا بر سر اوکراين و تايوان دارند از کارت اتحاد سه گانه روسيه، ايران و چين بارها استفاده کرده اند.
در طرح خاورميانه جديد که خانم کلينتون آن را علني کرد راه اندازي جنگ بين کشورهاي مسلمان و سود بردن از غنائم و ذخائر جنگي اعراب با فروش سلاح هاي پيشرفته براي ترساندن ايران موجب شد ايران در ساخت و تکثير موشک هاي نقطه زن تبديل به قدرتمندترين کشور در اعمال قدرت نظامي در منطقه شود تا جايي که ترامپ بعد از شکست دور دوم انتخابات بايدن رئيس جمهور فعلي آمريکا را متهم کرد به سازش با ايران.
اينک بعد از آن همه فشار و تهديد دولت ترامپ، بايدن صراحتا اعلام مي کند که تحريم-هاي اقتصادي با هدف منزوي کردن ايران نتيجه عکس داده و ايران را در فن آوري هاي هسته اي و خودباوري مقاوم تر ساخته است و همين نتايج حاصله از تحريم است که آمريکا را به پاي ميز مذاکره آورده و از موضع مخالفت با تحريم عقب گرد کرده است.
امروز شاهديم که تأثير انقلاب اسلامي در کشورهاي منطقه خليج فارس و در بعضي کشورهاي آفريقايي و آسيايي و نيز در موضع گيري اتحاديه اروپا تا چه ميزان تأثيرگذار بوده است.
کافي است نظر روزنامه نگار مصري آقاي فهوي حسين را که در روزنامه الشرق الاوسط چاپ شده بخوانيم.
فهوي حسين روزنامه نگار مصري که گرايش ناسيوناليستي عربي دارد و اتفاقا مشي ضد ايراني هم دارد در يک مقاله مفصل در مقام مقايسه مصر و ايران مي نويسد: *«ما و ايراني ها بيش از سي سال پيش در فضاي بين المللي در يک سطح بوديم. ايراني ها راه مبارزه و مقاومت در برابر ابرقدرت ها بخصوص آمريکا را انتخاب کردند و ما راه سازش را برگزيديم. ما هر سال مزد خيانتمان به اعراب را از طرف آمريکا در قالب 4 ميليارد دلار کمک بلاعوض مي گرفتيم و ايراني ها از همان اول فشار سياسي و اقتصادي و تحريم و جنگ داخلي و جنگ نابرابر را تجربه کردند. امروز ايران از يک قدرت منطقه اي به يک قدرت جهاني تبديل شده که هيچ مشکلي در سطح منطقه و جهاني بدون جلب نظر ايران قابل حل نيست و کانديداهاي رياست جمهوري آمريکا 64 بار هر کدام عبارت ايران را در مناظره هاي تلويزيوني خود به کار مي برند، گويي حريفي جز ايران در سطح جهان ندارند و ديگر اينکه ايراني ها در تمام علوم استراتژيک از هسته اي تا فضايي و تا نانو و شبيه سازي و پزشکي و.... جزء ده کشور برتر جهان مي-باشند و در صنايع موشکي چهارمين قدرت دنيا و از نظر دقت و سرعت موشک هايشان شايد اولين کشور دنيا باشند و در منطقه جزيره امن و ثبات است و ما عليرغم حمايت آمريکا و اخذ کمک هاي ساليانه دغدغه تهيه يک وعده قرص نان براي اکثر مردم مان داريم!
وقتي در مملکتي رهبر درست و حسابي نباشد خب وضعيت مي شود مصر. وقتي در جامعه اي وحدت نباشد مي شود عراق، وقتي در کشوري فرمانده استواري نباشد مي شود پاکستان، وقتي در کشوري به ظاهر مسلمان رهبر و رئيس آن مملکت خودفروخته به شرق و غرب باشد مي شود ترکيه. اما وقتي در کشوري شيعه رهبر باج به زمين و زمان ندهد با همه فشارها، سليقه ها، تندرو و کندرو، جنگ 8 ساله، 30 سال تحريم سياسي و اقتصادي جايي براي نفس کشيدن دشمن باقي نمي ماند آن وقت مي شود ايران در ميان حصاري از آتش جنگ هاي منطقه که گرگ هاي زخمي پشت مرزهايشان بي قرار زوزه مي کشند. کسي جرأت ندارد به خاکشان چپ نگاه کند. حتي به مگس هايشان(پهپادها)»*
آري هنوز انقلاب اسلامي ايران براي ما مردم ايران هم بعضاً ناشناخته است. دشمني آمريکا و دوستي سوريه و چين با ما نشانه قدرت ماست نه نشانه ضعف ما. استقلال و آزادي مفاهيم عميق اسلامي دارد که فقط به آزادي هاي مدني از نوع غربي آن بستگي ندارد. آزادي دروني که همان تقواي الهي است بازتاب آزادي بيروني دارد که آدمي زير بار زور ظالم نرود و براي آن آزادي تا پاي شهادت خود و همراه و همسر و فرزند هم برود مانند نهضتي که امام حسين(ع) برپا کرد و آثار آن تا به اينک ريشه در اعماق باور آدم هاي آزاد دارد.
آري انقلاب اسلامي ما هنوز هم ناشناخته است و ابعاد وسيع سياسي و اقتصادي و فرهنگي آن به خوبي روشن نشده است و ما بيشتر به ظاهر آن توجه داريم تا عمق و بازتاب دروني آن هرچند فشارهاي اقتصادي اعتراض ما را رسانه اي کرده است اما هنوز به آثار سختي هاي اقتصادي در جهت مثبت آن براي رسيدن به خودکفايي به روند تاريخي تحولات جهاني پي نبرده ايم انقلاب ما در حال گذار از سختي ها و ضعف هاست. به قول دشمنان، انقلاب ما براي جهانخواران زنگ خطر است مشکل عمده همين جاست.
والسلام