سرمقاله "محمد عسلی" 20 بهمن 1401 44 سالگي پيروزي انقلاب اسلامي و اما و اگرها
اسلام، ملت و امام خميني پيروزي انقلاب اسلامي را رقم زدند. باورمندان به اسلام به عنوان ديني پيشرو با الهام از بن مايه هاي ظلم ستيزي نهفته در جوهره ي نهضت امام حسين(ع) که در طول صدها سال پشتوانه اي معنوي براي ايستادگي در برابر ستم بود در ميدان مبارزه با نظام شاهنشاهي حضور پيدا کردند و علي رغم اين که از مولفه هاي متعارف نظير احزاب پرقدرت برخوردار نبودند با کانون قرار دادن مساجد به عنوان مردمي ترين پايگاه هاي اجتماعي و مذهبي زمينه ي پيروزي انقلابي را فراهم آوردند که با گذشت 44 سال هنوز هم الهام بخش مستضعفان جهان است و به عنوان مانعي در برابر مناسبات غلط نهادينه شده توسط غول هاي اقتصادي مطرح گرديده و به درختي تناور تبديل شده که با شاخ و برگي انبوه نه تنها بر سراسر منطقه خاورميانه بلکه بر جغرافيايي که مستضعفين را در خود جاي داده سايه گستر شده است.
محمدرضا پهلوي بارها در کتاب "مأموريت براي وطنم" و نيز در سخنراني هاي تلويزيوني و راديويي سعي کرد به آمريکائي ها تفهيم کند که اگر او نباشد ارتجاع سرخ که منظورش کمونيست ها بود و ارتجاع سياه که چنين صفتي را به انقلابيون مذهبي نسبت مي داد به ميدان داري خواهند پرداخت در صورتي که انقلاب اسلامي با بهره مندي از پتانسيلي که قادر به تحليل و هضم کژتابي هاي سياسي و ايدئولوژيک بود تمامي گروه هاي چپ کمونيست و ليبرال هاي طرفدار غرب را به حاشيه راند و حتي سران گروهک ها را وادار به قبول نقاط ضعف نهفته در مواضع متناقضي کرد که در بطن زاويه ي نگاه آنها نهفته بود!
و بدين ترتيب اسلام انقلابي در انديشه و عمل پذيرفته شد و تأثيرات خود را در ديگر کشورهاي اسلامي به ويژه کشورهاي همسايه گذاشت و آثاري فراتر از آنچه تصور مي رفت را به جاي گذاشت و شد زنگ خطري براي استعمارگران غربي تا آنجا که غربي ها را ناگزير کرد تا با راه اندازي و فعال سازي گروه هاي سلفي نظير النصره و داعش و بوکوحرام ، تصويري مسخ شده از اسلام ارائه دهند و در جنگي نرم نيز سلمان رشدي مأمور شد کتابي بنويسد به نام آيات شيطاني و چهره اسلام و پيامبر(ص) مسلمانان را تخريب نمايد و يا هم اکنون و نيز چند سالي پيش نشريه شارلي ابدو با کاريکاتور موهني سعي کرد چهره نامطلوبي را از پيامبر اسلام نشان دهد که با اعتراض همه ملت هاي مسلمان مواجه شده است. پس امروز اسلام به عنوان عمود خيمه ظلم ستيزي و پايگاه باور مسلمانان مورد تهاجم و در تيررس نگاه هاي کينه توزانه دشمنان است زيرا به زعم جريان هاي منفعل شده در عرصه ي سياست جهاني مخاطره انگيز شده و معادله ها و مناسبات مبتني بر قانون جنگل را زير سئوال برده است.
از بدو پيروزي انقلاب اسلامي شاهد تلاش همه جانبه اي از سوي جناح استکبار براي به نمايش گذاشتن ناکارآمدي دين و مغايرت جمهوريت با اسلاميت در سايه ي بهره گيري از نقاط ضعف افراد ناتوان و در عين حال فاقد اعتماد به نفس بوده ايم و اين جريان کماکان ادامه دارد.
ناگفته پيداست که سرکردگان گروهک هاي چپ و راست افراطي که با نظام شاهنشاهي مبارزه کرده بودند و بعضي از اعضاي خود را ساليان درازي در زندان شاه داشتند همه مدعي انواع و اقسام نظام هاي لائيک و غير اسلامي بودند و هيچ يک از آنان در چهارراهي که هر يک به يک ايدئولوژي و مکتب سياسي خاص ختم مي شد نمي توانستند با يکديگر به توافق برسند همانگونه که امروز هم بعد از گذشت 44 سال نتوانسته اند لذا اکثريت مردم به جمهوري اسلامي رأي دادند و چراغ کم فروغ آنان خاموش گشت هرچند در طول اين مدت پيوسته سد راه مردم ما بوده اند و براي رسيدن به اهدافي دست نايافتني ، خود را به دامن آمريکا انداخته اند که در واقع دشمن اصلي انقلاب اسلامي است. و طبيعي است که تمرکز حملات خود را متوجه نقطه قوت انقلاب که ولايت فقيه است کنند زيرا محور سوم و کسي که توانست نظر اکثريت قريب به اتفاق مردم را براي رهبري انقلاب جلب نمايد. امام خميني(ره) بود که به تعبير دشمنان، رقيب نداشت و تا جان در بدن داشت پاي اهداف خود ايستاد و جنگ تحميلي 8 ساله را هم براي حفظ نظام پشت سر گذاشت و اگر آن رهبري نبود بعيد مي بود اول اين انقلاب پيروز شود و شاه سابق و آمريکا دست از ايران بکشند ، دو ديگر آنکه ملت را با وحدت کلمه در تمام دوره سخت ده ساله اول پاي کار نگه دارد و سوم آنکه بت آمريکا را بشکند و قاطعيتي مبتني بر منطق را تا پاي جان در قول و عمل به نمايش بگذارد .
و اگر امروز مي بينيم شاگردان آن عالم و رهبر بزرگ توانسته اند اين ميراث را حفظ نمايند به اين دليل است که از آن رهگذرتوشه اندوخته اند و به تعبير ديگري آن دستمايه اوليه را به وديعت دارند و امروز که ملت ما با سختي هاي بسيار در کمند تهاجم اقتصادي و تحريم هاي توانفرسا پاي انقلاب خود ايستاده اند دشمنان سعي دارند با اما و اگرهايي اصالت انقلاب اسلامي را زير سئوال ببرند و کمبودها و نواقص ناشي از بعضي مديريت هاي ضعيف را با بزرگنمايي به رخ بشکند و مردم ما را دلزده و پشيمان نمايند که تاکنون در اين راه بارها ناکام مانده اند. هرچند همه ملت ما به اين مهم دست يافته اند که نه دولتمردان اروپايي و نه آمريکا و نه هيچ کشور ديگري که منافعش را به واسطه انقلاب اسلامي از دست داده دوست ملت ايران نيستند و چون مي دانند که مردم بودند که آنها را از کشور راندند دشمني واقعي آنها با ملت ايران است که برعکس و وارونه آن را به حمايت از ملت تبليغ مي کنند و حنايشان رنگي ندارد. انقلابي که مي گفتند ديري نخواهد پائيد امروز 44 سالگي خود را به چشم مي بيند. سختي هايي را پشت سر گذاشته ايم و قله هايي را فتح کرده ايم اما تا رسيدن به آرماني ترين نقطه بايد همچنان با پاي بندي به راه و رسم دلدادگي براي عينيت بخشيدن به محوري ترين شعارهاي انقلاب مانند صخره اي سترگ در برابر امواج دشمني ها ايستادگي کنيم .
«تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل...»