امروز خاورمیانه در شرایط پیچیده، پرتنش و ناپایداری قرار دارد اما شدت و نوع بحرانها در نقاط مختلف متفاوت است.
از لحاظ وضعیت امنیتی و سیاسی، درگیریها و تنشها هنوز محور اصلی منطقهاند، به ویژه در فلسطین، اسرائیل، یمن، سوریه و لبنان.
رقابت قدرتهای منطقهای مانند ایران، عربستان، ترکیه و اسرائیل همچنان تعیین کننده است، هرچند در برخی موارد تلاشهایی برای مدیریت تنش دیده میشود.
نقش قدرتهای فرامنطقهای (آمریکا، روسیه، چین) همچنان پررنگ است و گاهی باعث تشدید یا مهار بحران میشود. برخی کشورها به سمت کاهش تنش و عادیسازی روابط حرکت کردهاند به عنوان مثال بهبود روابط ایران و عربستان در سالهای اخیر، اما روند آن شکننده است. شکافهای ایدئولوژیک، قومی و مذهبی هنوز حلنشده باقی ماندهاند و به راحتی میتوانند دوباره فعال شوند.
وضعیت اقتصادی و اجتماعی بسیاری از کشورهای منطقه به گونهای است که با فشار اقتصادی، بیکاری، تورم و نارضایتی اجتماعی روبرو هستند.
در مقابل، کشورهای حاشیه خلیج فارس با سرمایهگذاری و تنوعبخشی اقتصادی، وضعیت باثباتتری دارند هرچند آنها هم از ناامنی منطقهای تأثیر میپذیرند.
چشمانداز آینده خاورمیانه چندان امیدبخش نیست. حداقل در کوتاه مدت، احتمال ثبات کامل پائین است. اما مدیریت بحران و جلوگیری از جنگهای گستردهتر هدف اصلی بازیگران شده است و آینده منطقه بیش از هر چیز به حل و فصل درگیریهای اصلی و کاهش مداخله نظامی وابسته است. ایران در شرایطی در فشار همزمان داخلی و خارجی قرار دارد.
در سطح داخلی چالشهای اصلی، کاهش اعتماد عمومی به اصلاح وضعیت اقتصادی و مطالبات انباشته اجتماعی است. در سیاست خارجی، ایران همچنان در وضعیت نه جنگ و نه صلح با غرب (به ویژه آمریکا) قرار دارد. مذاکرات هستهای عملا در حالت تعلیق است و چشمانداز روشنی ندارد. در عین حال سیاست چرخش به شرق (روابط با چین، روسیه و عضویت در بریکس و شانگهای) به عنوان جایگزین غرب، دنبال میشود، اما این روابط بیشتر امنیتی- اقتصادی و محدود هستند تا راهحل کامل مشکلات.
اقتصاد ایران با چند مشکل ساختاری همزمان روبرو است. تورم مزمن بالا، کاهش قدرت خرید طبقه متوسط، رشد کند و یا ناپایدار زیرا تحریمها همچنان تأثیرگذارند، اما همه مشکلات ناشی از تحریم نیست. مدیریت ضعیف اقتصادی، کسری بودجه، ناکارآمدی نظام بانکی و فساد نقش مهمی دارند.
صادرات نفت نسبت به سالهای گذشته افزایش یافته، اما درآمدها به طور کامل به اقتصاد مردم منتقل نمیشود. ریسک تحریم و اتصال پول همچنان بالاست.
مطالبات اصلی مردم همچنان روی معیشت، کیفیت زندگی، آزادیهای اجتماعی و آینده مبهم جوانان میچرخد. مهاجرت نخبگان و جوانان همچنان به یک مسئله جدی تبدیل شده و زنگ خطر بلندمدت برای توسعه کشور به صدا درآمده است اما ایران همچنان به عنوان بازیگری موثر و تعیین کننده در منطقه مطرح است . نفوذ در عراق، سوریه، لبنان و یمن و نقشآفرینی در معادلات فلسطین برای ایران بازدارندگی امنیتی ایجاد کرده اما هزینههای سیاسی و اقتصادی دارد و خطر درگیری غیرمستقیم با آمریکا و مستقیم با اسرائیل را بالا نگه میدارد. ایران فعلا تلاش میکند تنش مستقیم را کنترل کند و درگیریها را در سطح مدیریت شده نگه دارد.
در یک چشمانداز کوتاه مدت میتوان گفت که: ثبات نسبی محتملترین سناریو است اما منتظر جهش اقتصادی سریع نباید بود. هر تغییر جدی وابسته به یکی از این عوامل است. توافق یا تقابل جدی با غرب، اصلاحات معنیدار داخلی یا یک بحران امنیتی بزرگ در منطقه. لذا میتوان چنین برداشت کرد که ایران در شرایط فعلی در نوعی تعادل سخت قرار دارد. نه آنقدر قوی که مشکلات را حل کند و نه آن قدر ضعیف که اقتصاد آن فرو بپاشد. مسیر آینده بیش از هر چیز به تصمیمهای داخلی، مدیریت اقتصادی و نحوه تعامل با جهان بستگی دارد.
والسلام