در کنار دو جریان شناخته شده ای که بر سر چگونگی نهادینه سازی ارزش های اخلاقی ، سیاست خارجی ، راهبردهای فرهنگی و نحوه ی مدیریت امور کشور به چانه زنی مشغول هستند ، کسانی هم هستند که با وجود عدم دسترسی به تریبون های رسمی و بدون تعلقات جناحی وابستگی های حزبی پیرامون مسائل گوناگون اظهار نظر می کنند که در موارد زیادی حقانیت دیدگاه های آنها به اثبات رسیده ولی از آنجایی که اظهارات آنها به لحاظ استقلالشان از جریانات سیاسی برای کسی الزام آور نیست ، این احساس به آنها دست می دهد که دیده نمی شوند و نمی توانند سهمی در مدیریت امور کشور داشته باشند .
ناگفته نماند که رسانه های مکتوب در مواردی به بازتاب سخنان کارشناسان و صاحب نظران می پردازند و برخی از نهادها از جمله مرکز پژوهش های مجلس نیز تلاش می کنند با جمع آوری دیدگاه ها و جمع بندی آنها ، نتایج حاصل از پژوهش های خود پیرامون موضوعات گوناگون که معمولا با آمار و ارقام همراه است را در اختیار نمایندگان مجلس قرار دهند .
ناگفته نماند که بسیاری از موضوعات در قالب گزارش و خبر و عکس در فضای مجازی بازتاب پیدا می کند که نشان دهنده ی حساسیت مردم نسبت به واقعیت های تلخ و شیرین کشور در مناطق گوناگون است نیز قابل پیگیری و در خور تامل است هر چند به لحاظ این که فضای مجازی دیدبانی نمی شود و پردازش و پیمایشی هم در کار نیست درجه ی واقع نمایی تمامی اخبار و گزارش ها در فضای مجازی یکسان نیست و نیازمند این است که توسط مرکزی ایجاد شده با هدف درست آزمایی اخبار و گزارش های بازتاب یافته در فضای مجازی رصد شود و متعاقب آن پیگیری های لازم برای ارزیابی میزان واقع نمایی آنها صورت گیرد .
گاهی مشاهده می کنیم که شبکه های خارجی نیز دست به انتشار اخباری می زنند و به دنبال آن شاهد واکنش کسانی که موضوعات طرح شده به حوزه ی مدیریت آنها مربوط می شود ، هستیم . البته چنین واکنش هایی صرف نظر از این که اخبار منفی در شبکه های خارجی با چه انگیزه ای بازتاب داده شده ، صورت می گیرد زیرا به هر حال شبکه های خارجی در کنار اخبار نادرست و القائات هدفمند ، سعی می کنند در راستای جلب اعتماد مخاطبان ، با بهره گیری از غفلت رسانه های داخلی و بی توجهی آنها نسبت به برخی واقعیت های تلخ ، روی نکات منفی که اینجا و آنجا به چشم می خورد و در رسانه های داخلی بازتاب پیدا نمی کند دست بگذارند .
جای شگفتی است که چرا صدا و سیما که با وجود همه ی کاستی هایش هنوز هم نسبت به رسانه های مکتوب داخلی مخاطب بیشتری دارد برای انعکاس واقعیت های تلخ پیش دستی نمی کند تا اثر روانی منفی ناشی از بازتاب برخی خبرهای فاقد تحلیل و ارزیابی صحیح را خنثی نماید . مسلما اگر چنین شود حداقل تاثیر آن این است که مردم باور می کنند برخی واقعیت های تلخ مورد تایید مسئولین نیست . برای نمونه چند روز پیش فیلمی در فضای مجازی پخش شد که نشان می داد صدها تن کیسه برنج وارداتی در بیابان دپو شده و در معرض آسیب ناشی از سیل و بارندگی قرار گرفته است .
مردم خصوصا افرادی که قدرت خرید پایینی دارند با مشاهده ی چنین صحنه هایی که در تمامی گروه ها دست به دست می شود احساس می کنند که کشور به خوبی مدیریت نمی شود و برای برخورد با اقدامات مغایر با منافع ملی بازجستی در کار نیست . در حالی که پخش همین فیلم در صدا و سیما می توانست مفهومی دیگر را به اذهان متبادر کند و چون از رسانه ی ملی پخش شده مردم امیدوار می شوند که متخلفین با مجازات های سنگین روبرو شوند و تمامی کالاهای دپو شده نیز به نفع کسانی که دستشان خالی است مصادره شود .
نکته ی در خور تامل این که گاهی یک خبر منفی پس از این که چندین ماه در فضای مجازی دست به دست می شود بالاخره با واکنش مقامات رسمی مواجه می شود که البته چون با تاخیر صورت گرفته به برخی شائبه ها و گمانه زنی ها دامن می زند و این گونه در اذهان مردم جا می افتد که چنین اقدامی از سر ناگزیری و برای رفع تکلیف بوده است در حالی اگر مردم مطمئن باشند در صورت اطلاع خبرنگاران رسمی از چنین واقعه ای به فوریت نسبت به بازتاب آن اقدام خواهند کرد به جای ارسال چنین گزارش هایی به خارج از کشور با صدا و سیما تماس می گیرند.
زمانی که آقای سعید پرویزی یکی از خبرنگاران صدا و سیمای مرکز فارس مبادرت به انعکاس چند گزارش جنجالی کرد و فیلم گزارش های تهیه شده توسط او و همکارانش در رسانه ی ملی پخش شد ، موجی به راه انداخت و به تعداد مخاطبان صدا و سیما افزود . صد البته تهیه چنین گزارش هایی ممکن است تبعاتی هم برای گزارشگران و خبرنگاران داشته باشد اما تداوم چنین گزارش هایی به تدریج آن را به یک رویه و سنت حسنه رسانه ای تبدیل می کند و همه از افراد متخلف گرفته تا مسئولینی که موظف به برخورد قانونی با مجرمین هستند ، حساب کار خودشان را می کنند و جایگاه مرجعیت رسانه ی ملی را ارتقاء می دهند . غیبت رسانه ها در صحنه هایی که جرمی صورت گرفته به شائبه ی فساد ساختاری دامن می زند و برای جلوگیری از چنین هجمه هایی که موجودیت و مشروعیت یک نظام را هدف قرار می دهد باید دست رسانه ها در بازتاب دادن تخلفات صورت گرفته و ریشه یابی و ارائه ی مقالات تحلیلی پیرامون رویدادهای تاسف بار باز باشد . البته قانون مطبوعات نیز کارخودش را می کند . چون فلسفه ی وجودی قانون مطبوعات در واقع دفاع از حسن عملکرد رسانه هاست نه مچ گیری هایی که به خودسانسوری دامن می زند . به هر حال باید کاری کرد که در بحث انعکاس رویدادهای داخلی مرع همسایه غاز نباشد.